۱۶
خرداد
به هیچ کس نیاز ندارم دیگه..
میرم
اسمش فرار باشه یا هر چی..
روح ِ باران خورده ی خاکی را چه کسی خریدار است..؟
تاب ِ بیتابی های پس مانده را چه کسی تاب میدهد؟
نارفیقی های مدوام را چه کسی مرهم زخم های قلبش میکند؟
و من یقین پیدا کردم وابستگی های پشت تنفرم را در این بازار شام هیچ کس خریدار نیست..
دلتنگم و متنفر و خسته..
متنفرم و خسته و دلتنگ..
دلتنگ و دلتنگ و دلتنگ و
عصبی..